امروز بلخره پیک اومد . ولی خب فقد یه کتاب رو آورد ، اونم بعد از حدود هجده روز معطلی ! ظاهراً چاپ خون آشام های آشنا به مشکل خورده بود . ولی رمان رو آورد . همون کتاب « سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش » . بخاطر اینکه یه کتاب رو نیاوردن ، پولش رو ذخیره کردن توی قسمت کیف پول سایت . منم رفتم باهاش یه کتاب دیگه گرفتم که بیارن 😂 . ولی ایندفعه نه با پست پیشتاز ، بلکه با پیک . من اشتباه کردم که پست پیشتاز رو اون موقع زدم . فرقشون توی ده تومنه ولی سرعت کارشون زمین تا آسمون . عادت های اتمی رو زدم ، که البته زده تا ۹ ام نمیاد 😑 . چرا آخه ؟ 🫠 اینجا کسی از « ایران کتاب » چیزی سفارش داده ؟
🌹🌹🌸🌸🌹🌹🌸🌸
زیست شناسی + رمان رو توی این روز ها خواهم خوند . تا وقتی که اون یکی کتاب برسه دستم ، به دو ساعت مطالعه ، انشاءالله عادت کردم .
🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹
عین حلزون میرم جلو ، ولی خدارو شکر میکنم که حرکتِ کوچیکی رو حداقل میکنم .
🌹🌹
یکی از خاله هام حین صحبت با مامانم ، یجوری که انگار میخواد بچزونه اون و من رو ، بچه های خودشو با من مقایسه کرده . این که اونا سر کار هستن و من کار نمیکنم و اینکه حتی دانشگاه هم نمیرم ، سوژهٔ خوبی برای اون ملعون شده بود . دفعهٔ اولش هم نیست که منو غیر مستقیم مسخره میکنه که به آرامش برسه . خدا به زودی میذاره تو کاسش 🙂 . مکر خودش به خودش برمیگرده . یکی نیست بگه که وقتی منو خراب میکنید ، بهتون جایزه میدن ؟ خاله زنک های به درد نخور ، به شماها مگه چی جایزه میدن ؟ احتمالاً اون خالم که این حرفارو به مامانم زده بوده ، دلش از دست سه تا خاله دیگم که بخاطر یه موضوعی با خالهٔ خاله زنکم قطع ارتباط کردن و در واقع خونش نمیرن پره .
کاری که باید بکنم اینه :
خونسردی + تغییر کردنی که حتی اون هم در زمینهٔ خونسردی انجام میشه .
من فوقش تا سه سال مسخره میشم . بعدش روزی میرسه که انسان بزرگی شدم و خیلیا دوست دارن منو از نزدیک ببینن ، و اتفاقاً خیلیاشون هم منو خواهند دید ، در حالیکه به اکثر خاله هام نزدیک هم نمیشم و هیچ کمک مالی نمیکنم ، در حالیکه به غریبه تر ها اکثرِ زندگیم رو میدم . اون موقعست که باید چهرهٔ عصبی و ذاتِ عقده ایشون رو دید و از صحنه لذت برد 🙂 .
🌹🌹🌸🌸🌹🌹🌸🌸
چراغ خاموش باید حرکت کنم .
من برم سرِ برنامه روزانه .
همین الان ، اول مدیتیشن میرم ، بعدش قرآن و آیة الکرسی میخونم و بعدش میرم کاری که چند روزه اهمال کاری کردم براش رو انجام میدم . گرفتن ورق پاپکو رو میگم .