شنبه بیست و سوم دی ۱۴۰۲ 23:46

کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد رو تموم کردم . داستانش خیلی آموزنده بود . پائولو کوئیلو خیلی آدم باهوشیه و من واقن دوسش دارم . داستاناش رو وقتی میخونی ، روحت پر می‌کشه باهاشون .

کتاب کیمیاگر رو هم خونده بودم حدود یک سال یا دو سال پیش ، که نویسندش پائولو کوئیلو هستش .

پویا اسکلم کرد و داستان ورونیکارو یه جور دیگه تعریف کرد که حالم بد شد . ولی کتاب ، خوب تموم شد تقریبا . 🥲 تکنیک «دکتر ایگور» رو روی من پیاده کرد . ولی عیب نداره . اتفاقاً خوشحالم شدم که اونجوری که تعریف کرد نشد 😁.

تصمیم گرفتم که هیچ کاری رو بجز ساعت مطالعه ، و اینکه چند صفحه خوندم یا چند تا تست زدم رو توی دفتر برنامه ریزی قلم چی ، اضافه بر سازمان وارد نکنم . ینی مدیتیشن و مسواک و اینارو دیگه وارد نمیکنم . اونا تبدیل به وظیفه هایی میشن که باید ناخودآگاه یادم باشدشون . ینی در واقع ، همش دغدغهٔ اینکه آیا فلان اتفاق رو ثبت کردم یا نه رو ندارم . و اینکه تمرکزِ اصلی می‌ره روی ساعت مطالعه . تست هم نمیزنم ، چون وقتش نیست فلن . فلن باید کتاب رو شخم بزنم . منظورم به کتاب زیسته .

🌹🌸🌹🌸🌹

شنبه ، ینی روزی که گذشت ، یک ساعت خوندم و اون یک ساعت هم ، کتاب رمان خوندم .

انشالله فردا ساعت مطالعه رو بالاتر میبرم و با دست پر میام بهتون برنامه ای که اجرا شد رو تعریف میکنم .

🌹🌸🌹🌸

کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد خیلی حالمو خوب کرد . لذت بردن از هر لحظه رو یادآور شد . و اینو یادآوری کرد که از باهم بودن لذت ببریم و به حاشیه های رفتاریمون دقت نکنیم که جفتمون کلافه بشیم که چرا فلان کار رو کردی و فلان لباس رو پوشیدی و ....

« لذت بردن از هر ثانیه ، و غرق شدن در عشقی بی پایان » . این بهترین پیامِ کتاب بود .

چرا حالم بد نیست ؟ من که نباید انقد خوب باشم ! عصبی نیستم . استرس ندارم تقریبا . افسردگیم پایین اومده و پیش خودم حس میکنم که یه دوست دارم و تنها نیستم . یکمش به خرگوش برمیگرده . خانواده تصمیم گرفتن که در آینده ای نزدیک ( شاید یه هفته دیگه ) خرگوش رو بگیرن . اول باید مشکلاتمون حل شن . ینی مستاجر بیاد و پولم بده و قرض و قوله هارم بدیم برن تموم شن !🤦

🌸🌹🌸🌹

دلم یه عشق بزرگ میخواد . یه عشقی که شروعش با اراده خودمونه و کارِ سختیه ، ولی ادامه دادنش ، مثلِ گذرِ قطراتِ آبِ توی چشمه و رودخونه میمونه . خیلی راحت ، و خیلی زیبا و دلنشین .

می‌خوام عوض شم ! می‌خوام عوض شم! می‌خوام بیشتر عوض شم ! می‌خوام بیشتر عوض شم ! می‌خوام به آرزو هام برسم ! می‌خوام کهکشان هارو فتح کنم ! می‌خوام به آرامش برسم ............. !!!!

Mr.M
About Me
Dim Star
سلام ،
اینجا جاییه که درمورد زندگیِ خصوصیم می‌نویسم و درمورد روزای آرامش بخش و یا تاریکم با خودم و شما حرف میزنم .
Archive
News
Links
Authors
Other

قالب طراحی شده توسط:

پینک تم