یه وبلاگی درمورد ت.ج صحبت کرده بود و شغل نویسنده وبلاگ ، مددکار اجتماعی بود . متن عجیبی پست کرده بود و ذهنم درگیر شد . کرمم گرفت که برم داستان هایی که برای مردم پیش اومده رو از نی نی سایت بخونم . هزار تا کامنت خوندم خلاصه 🤦 . دنیای عجیبی داریم ... بعضی از دخترا و پسرای نوجوون واقن به کمک نیاز دارن و خانواده هاشون اونارو هر روز شرحه شرحه میکنن و کسی هم صداشونو نمیشنوه . فک کنین برادرتون یا پدرتون به شما نظر داشته باشن و شما هم نتونید به کسی بگید که یه وقت آبروتون نره . پس سال های سال باید اتفاقاتی که هر روز میفتن رو تحمل کنید . اگر درمورد قسمت های تاریک جامعه خبر ندارین لطفاً ممتنع رفتار کنید و نوشته ای که الان خوندین رو زیر سوال نبرید .
خلاصه .... حداقل باید با اصلاحِ خودمون ، تا حدی جلوی فاجعه های بعدی رو بگیریم . البته کی میاد به این چیزا توجه کنه ؟ :) مطمئناً وضع مملکت روز به روز وخیم تر میشه .