یکشنبه سیزدهم فروردین ۱۴۰۲ 21:43

سلام بچه ها .

کامنتارو بعدن تایید میکنم و جواب میدم .

سیزده به در رو من خونه بودم . والدین و چند تا از فک و فامیل رفتن بیرون . من نرفتم . کار مفید خاصیم نکردم .

دیگه خونه فامیل نمیرم . با فامیلم دیگه بیرون نمیرم . البته سعی میکنم این کارو بکنم .

فردا میرم دانشگاه . ماشین حساب مهندسیم باید فردا بخرم چون پس فردا استادش میاد خفتمون می‌کنه 🤦.

فردا فک کنم روز خوبیه .

امروز که تعریفی نداشت .

البته الان خونه مامانبزرگمم. دارن تو حیاط ، جوجه درست میکنن. خونه مامانبزرگم ، طبقه پایینیمونه و نمیشه رابطه رو قطع کرد . بخاطر همین خونه اینارو میرم . جای دیگه نمیرم . البته ممکنه خونه اون یکی خالمم برم . همون که خیلی نزدیکمونه . هرچند توی این موضوعم صرفه جویی میکنم و سعی میکنم نزدیکشون نشم . هیچ کسو نمیخوام ببینم بجز افراد خوب و خوش قلب و مهربون و هدف دار ! کسایی که دیگران رو سعی نمیکنن اذیت کنن که روح کثیفشون ارضا شه! فقد اونارو می‌خوام ببینم . در حال حاضر :

نون خامه ای از همه جهان بهتره .

بعدش یکی از دوستای دانشگاه که البته دوست روزای سخت نیست 😅. خلاصه جلوش نمیشه ناراحت بود . اسمشم میدونین خیلیاتون . آرمین رو میگم .

بعدشم بچه های کلاسمون . بچه های ترم دو و ترم چهار که باهم کلاس داریم . درسای افتاده رو با ترم اولیا دارم . هر دو کلاس ، بچه های آنچنان خوش اخلاقی ندارن. اکثرا فقد به فکر خودشونن و حتی اگه به چیزی احتیاج نداشته باشن ، بازم سعی میکنن که کسی منفعت نرسونن مگر بعضی پسرای جلف که مخ میزنن و تعدادشون زیاد نیست . شایدم من نمی‌بینم و زرنگ بازی در میارن 🤔. خلاصه کسی مهربون نیست و همون آیدا که باهام یکم مهربون بود هم بهش پشت سرم گفتن که این پسررو اینجوری نگا نکن . خیلی شیطونه . باهاش نرو پارک و باهاش انقد نپر 🤦.

زبون بسته ها به ذات خودشون نگاه میکردن که این رفتارو به من نسبت دادن . من کسیو گول نمیزنم و دو رو نیستم . البته وقتی از یه نفر خوشم بیاد ، اون موقع دو رو نیستم . کلنم وقتی یه نفرو دوست داشته باشم ، ویژگی های منفیمو با سرعت زیادی بهش میگم که اگه خواست ناراحت بشه ، زودتر ناراحت بشه و سرش کلاه نره ! من کسیو نمیدزدم . نمی‌دونم چرا این حرفو زدن نامردا 🥲. دوتا دختر بودن . میگفتن که بقیه میگن این پسره خیلی شیطونه 🤦. معلوم نیست که اون بقیه ، دقیقن کی هستن ! ولی خلاصه آدم محبوبی نیستم توی دانشگاه .

هم بخاطر مشروط شدن ها که باعث شد خیلیا باهام بد بشن و هم رفتاری که نمی‌دونم چطوریه ولی از خودم بروزش دادم ، توی این محبوب نبودن دخیل بودن ! شاید بخاطر شوخی هایی باشه که با چند تا از دوستای پسر میکنیم . البته معلوم نیست که چرا اونارو هدف نگرفتن و منو هدف گرفتن 🤔. شاید بخاطر کم حرف بودنمه که باهاشون صمیمی نیستم . ینی چون صمیمی نبودم ، اونام تصمیم گرفتن که بی ملاحظه رفتار کنن.

رفتارشون اهمیت نداره. چند وقت دیگه ، ورق برمیگرده و بخاطر پیشرفت درسی و یا تیپ جدید و یا بدن نسبتا ورزشکاری که قراره ایجاد شه ، هرچقدرم بد رفتار کنم ، بازم میان سمتم 😕. بی شخصیتای ظاهر پرست 😕.

Mr.M
About Me
Dim Star
سلام ،
اینجا جاییه که درمورد زندگیِ خصوصیم می‌نویسم و درمورد روزای آرامش بخش و یا تاریکم با خودم و شما حرف میزنم .
Archive
News
Links
Authors
Other

قالب طراحی شده توسط:

پینک تم