سه شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ 18:18

امروز خیلی زود گذشت . همش یا دراز کشیده بودم یا یوتیوب می‌چرخیدم یا یکم بازیِ ریاضی میکردم . پریروز یه بازی دانلود کردم به این اسم : math crossword . مغز رو یکم از آکبندی در میاره 😅 .

مجموعاً ، امروز خیلی سخت گذشت . توی ذهنم زندگی میکردم . زندگی توی ذهن خیلی دارکه .

جالبه که گرسنگیم کمتر شده یکم . شاید افسردگی به چاق شدنِ افراطی شکمم کمک کنه و لاغر شم .

توی ذهنمه که چهار تا درس رو برای نهایی بخونم . شایدم نخونم ! چیارو توی ذهنمه امتحان بدم ؟ : سلامت و بهداشت ، هویت اجتماعی ، عربی ، زبان انگلیسی .

دلم میخواد خانوادمو بکشم . خیلی پول کتاب دادیم . ولی اونا منو فرسوده و عصبی و لجباز کردن . دلم میخواد گلوشونو انقد سفت فشار بدم که جون بکنن و بمیرن . لعنت خدا بر پدر و مادر هایی که روان بچه هاشونو تخریبِ صد در صدی کردن .

Mr.M
About Me
Dim Star
سلام ،
اینجا جاییه که درمورد زندگیِ خصوصیم می‌نویسم و درمورد روزای آرامش بخش و یا تاریکم با خودم و شما حرف میزنم .
Archive
News
Links
Authors
Other

قالب طراحی شده توسط:

پینک تم