چهارشنبه دهم بهمن ۱۴۰۳ 0:41

به لطف خدا و پیامبر خدا ، روزی که گذشت تونستم از افسردگی تا حد نسبتاً خوبی کنده بشم . ایراد کارم این بود که دیر شروع کردم به خوندن ولی بازم 5 ساعت شد که این عالیه . مهم ترین کاری که باید بکنم اینه که بازم این پنج ساعت رو حفظ کنم و ترجیحاً شیش ساعتش هم بکنم 😍 .

💖💖💖💖💖

برنامه فردا : دو ساعت از هر سه درس زیست و فیزیک و زمین .

💎💎💎💎💎

امروز یکی از بچه های دانشگاه بهم پیام داد توی تلگرام . خانوم غ بود . به من به چشم بچش نگا می‌کنه در حالیکه متولد ۷۲عه . اومده بود حالمو بپرسه و ببینه چیکار میکنم با زندگی . با هم یکم چت کردیم و بعدش خدافظی کردیم . نمی‌دونم خداحافظیمو کوتاه مدته یا دوباره قراره بینش چند ماه خاک بخوره . به هر حال خیلی آدم خیرخواهی بود و این اشخاص رو نباید کنار گذاشت . آدمای خوب باید بمونن ، هرچند که صمیمیتی وجود نداشته باشه . خانوم غ عکس یه دختر رو فرستاد و بهم گفت که « اینو میبینی ؟ این بهداشت عمومی میخوند و دو ترم مرخصی گرفت . الان داره پرستاری میخونه 😍 . توی اون دو ترم نشست خوند . » منم کمی خوشحال شدم علی الخصوص زمانی که گفت « پرستاری هم دوس داشت . » درضمن اون عکسی که برام فرستاد ، پروفایل دختره بود در حالتی که روپوش پزشکی پوشیده بود .

🪻🌻🪷🌷🌺

روزی که گذشت همچنین دوباره با خدا و بزرگ ترین پیامبرش عهد بستم که تلاشمو زیادتر کنم . مطمئناً حملات وسواس فکری منو خسته خواهند کرد ، ولی روی پاهام وایمیسم .

Mr.M
About Me
Dim Star
سلام ،
اینجا جاییه که درمورد زندگیِ خصوصیم می‌نویسم و درمورد روزای آرامش بخش و یا تاریکم با خودم و شما حرف میزنم .
Archive
News
Links
Authors
Other

قالب طراحی شده توسط:

پینک تم