سه شنبه بیست و یکم شهریور ۱۴۰۲ 9:56

اگر ورزش رو به صبح و بعد از ظهر تقسیم کنم فک میکنم خوب باشه . ورزش صبح انجام شد .ولی یکم شکم آوردم و باید با تمام قدرت جلو برم که صرفا شکمم بره تو و درضمن ، بازو بیارم و پاهامم قوی شن .

امروز میخواستم پنج صبح کتاب بخونم و چهار صبح بیدار شم ولی پنج و نیم از خواب پریدم و نمی‌دونم گوشیم چرا زنگ نخورد . شایدم خورد ولی چون بقل دستم بود ، سریع قطعش کردم . نمی‌دونم . باید گوشی رو بذارم یه جای دور . امشب هم امتحان میکنم و سعی میکنم چهار صبح بیدار شم .

خواب ظهر رو سعی میکنم قطع کنم . چون فعلن خواب هام نظم ندارن و بهتره که بین بد و معمولی ، معمولی رو انتخاب کنم . بعدن که ارادم بیشتر شد و درضمن تونستم زود بخوابم ، یک ساعت از ظهر رو می‌خوابم . الان اگه بخوام انجامش بدم ۳ ساعت قشنگ هدر می‌ره و بعدش که بیدار شمم سرگیجه دارم بخاطر خواب زیاد !

هدفگذاریم ۳ ساعت هست تا آخر ۳۱ ام .

+دیروز با مامانم سر اینکه می‌خوام کنکور بدم دعوا کردم و اعصابم خیلی خرد شد و آخرشم خوابیدم و بی انرژی شدم . مامانم میگه مارو دور انگشتت میگردونی ! حاضرن یک سال هیچ کاری نکنم ، ولی در عوض کنکور هم ندم !! نمی‌دونم فرقش چیه ، ولی اینو می‌دونم که واقن احمقن . باید با روانپزشک در میون بذارم . بجز اون ، باید یک جلسه بریم پیش خانوم روانشناسه . موارد رو میشه با اون حل کرد .

اگر بتونم روزی سه ساعت پشت میز بشینم و بخونم و ورزش رو ادامه بدم ، این نشون میده که اراده ادامه دادن رو دارم و از پشت کنکور موندنم یه چیزی در میاد . اگر نتونم این ۱۱ روز رو مدیریت کنم ، امیدی به کنکور هم نیست .

Mr.M
About Me
Dim Star
سلام ،
اینجا جاییه که درمورد زندگیِ خصوصیم می‌نویسم و درمورد روزای آرامش بخش و یا تاریکم با خودم و شما حرف میزنم .
Archive
News
Links
Authors
Other

قالب طراحی شده توسط:

پینک تم