داشتم به حالتی برمیگشتم که دو هفته نتونم چیزی بخونم . سه شنبه و چهارشنبه این اتفاق افتاد و هیچی نخوندم . با این حال تونستم پنجشنبه و جمعه ، همون چیزی که تعیین کرده بودم رو اجرا کنم و چرخهٔ بازخوردِ مثبت داغون شدن روان رو در هم بشکنم .
خداروشکر بعد از دو هفته که توی شیش ساعت گیر کرده بودم ، این هفته که گذشتش 10 ساعت خوندم . هفته بعدی هدفم کمی متفاوته . اگر اجرایی شد میگم 😂 .
راستی روزی که گذشت ، قرآن خوندم ، بعدش مدیتیشن کردم . و بعدش دو ساعت و ده دقیقه ریاضی خوندم 🥺 . مدیتیشن و قرآن ، توی این هفته اصلن نبودن و جمعه فقد انجام شدن . و قرآن هم خیلی وقت بود نخونده بودم . شاید یک ماهی میشد که نخونده باشم !
متوجه شدم که تاثیر قرآن ، از دعا کردن و با خدا حرف زدن و کارهای خیر کردن ، در حالتِ کلی بیشتره . قرآنی که خونده شد ، مغزم رو سبک کرد و خوش اخلاق شدم و فکرم باز شد . عصبانیتم و افسردگیم رو کم کرد . روزی که گذشت ، یکم به معجزه قرآن ایمان آوردم . هرچند که قبلش هم میدونستم ، ولی یک ماهی میشد که اعتقادم ضعیف شده بود .