ترجیحاً فردا اون سوپی که آزمایشی گرفتیم رو میخورم . فقد باید بریزم توی آب و بذارم داغ شه. خداروشکر سادست ، ولی باید بازم روی جعبشو بخونم .
🌹🌹🌹🌹
ورزش کردن رو بهتره بجای پیاده روی ، به دویدن تغییر بدم . میتونم کمتر وقت تلف کنم و زودتر به خونه برگردم . راستش بدم میاد وقتی میرم بیرون و تنهایی میرم پارک و بقیه رو نگاه میکنم و برمیگردم . ای کاش همراه داشتم که ورزش میکرد و حس بی کس و کار بودن بهم دست نمیداد .
🌹🌹🌹🌹
راستی دوتا کتابو بلخره زدم بیارن .
خون آشام های آشنا / سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش
🌹🌹🌹🌹
مدیتیشن رو دوباره شروع کردم و میخوام بیشترش هم بکنم ، چون تاثیرش معرکست . امشب که مدیتیشن رفتم ، سردردم ۹۰ درصد بهتر شد . شگفت آوره !
🌹🌹🌹🌹
میخوام یه کتاب برای آزمایشاتم بنویسم . کتابی درمورد روتین های خودم که درمورد خودم توش حرف میزنم . آزمایش هایی که در حوزه خودشناسی انجام میدم رو اونجا یادداشت میکنم . تأکیدم توی اون نوشته ها ، در حوزه روانشناسیه . ولی میخوام اسمشو یه جوری بذارم که به روانپزشکی ربط داشته باشه و انگیزه بده به منی که دوست دارم روانپزشک بشم . دفترشو فردا میگیرم احتمالاً. خیلی این دفتر به من انگیزه میده و مطمئنم ایده خوبیه . آدمای معروف و دانشمندای بزرگ هم ، این کارو میکردن . البته اونا بیشتر یادداشت میکردن که کارای آینده رو یادشون نره . من یادداشت میکنم که حالتِ آزمون و خطا بگیره به خودش و خودمو بهتر کنم .
🌹🌹🌹🌹
راستی روزی که گذشت ( جمعه ) رو 1 ساعت خوندم .