جمعه بیست و نهم دی ۱۴۰۲ 22:8

امروز متوجه شدم که یه سری از فامیلامون حتی نمیتونن مارشمالو رو تکرار کنن و نمیدونن چیه 😂 . بنابراین مجبور شدیم یه اسم ایرانی بذاریم روش . اون دختری که این خرگوش رو ازش گرفتم ، اسمش رو پشمک گذاشته بود . بنظرتون اسمشو بذارم پشمک ؟

لعنتی یه جوریه که نمیشه تشخیص داد پسره یا دختر . دامپزشکم که بخوایم بریم ، خیلی احمقانست چون فقد می‌خوایم بدونیم دختره یا پسر 🤦 . بجز اون ، دامپزشک برای دیدنش یه ویزیت هم میخواد . 🤦 از طرفی فردا باید برم دکتر روانپزشک و ویزیتش فک کنم از دویست تومن بیشتر شده باشه . خلاصه دوست ندارم خانواده به ف... برن .

خرگوشمو امروز فامیلا دیدن . اولش الکی گفتم که خوابیده ، خوابش به هم می‌ریزه ، ولی بعدش دیدم خیلی پیگیر هستن . پس بالاجبار نشونشون دادم و گذاشتم بغلش کنن. من دوتا دلیل داشتم که دوست نداشتم ببیننش : اول اینکه استرس خرگوش خیلی زیاد میشه توی جمعی که سر و صدا میکنن. دوم اینکه میخواستم الان که توی دوره حساس به سر می‌بره ، منو تنها صاحبش بدونه . اگه بقیرو هم ببینه ، من توی ذهنش کمرنگ تر میشم . ولی گفتم بیخیال ! اینا که یه بار بیشتر نمیبیننش . بذار یکم نگاش کنن و بوسش کنن.

درضمن دختر عمم خیلی خوشش اومد از خرگوش و تصمیم گرفت گیر بده که خرگوش بخرن 😂 . مامانش هم نسبتا پایه بود با اینکه خیلی از اینکه واکسن نزده میترسید . منم گفتم که واکسن خرگوش توی خارجه !

بعدشم ! کلن خرگوش مگه واکسن میخواد ؟ این کلن توی خونست . من ممکنه مریضش کنم ولی اون چیزی بهم وا نمی‌ده تقریبا ، مگر موارد خیلی خاص ، که حتی اگه اتفاق بیفته ، بدنمون به هیچ جاش نمیگیره .

هنوز هیچی نخوندم ! دیگه نمی‌خوام دوولینگو رو زیاد بازی کنم . یه مدت بهتره استراحت کنم . فقد برم حاضری بزنم که آتیشم توی بازی خاموش نشه 😄.

هنوزم شروع نکردم به خوندن . امشب هم مثل دیروز یک ساعت میخونم . دستاورد این هفته این بود که چند روزش رو دو ساعت خوندم . شاید سه روزش رو . شاید کلیتِ عکسش رو توی مجازی گذاشتم .

Mr.M
About Me
Dim Star
سلام ،
اینجا جاییه که درمورد زندگیِ خصوصیم می‌نویسم و درمورد روزای آرامش بخش و یا تاریکم با خودم و شما حرف میزنم .
Archive
News
Links
Authors
Other

دانلود آهنگ دانلود آهنگ

قالب طراحی شده توسط:

پینک تم