خیلی نگران فردام . اگه سر کارم گذاشته باشن ، یا اگه سر کارم بذارن حالم داغون میشه از ناراحتی . من دیگه کشش درگیری و پاس کاری شدن ندارم .
امروز دوتا فیلم جذاب دیدم . یکیشو به صورت رندوم از تلویزیون دیدم . فیلمی به اسم Collateral . شخصیت اصلیش تام کروز بود . قسمت سوم از فصل پنجم سریال s.t هم دیدم . خیلی داره باحال میشه .
ولی فکرِ فردا امروزم رو نابود کرد .
دارو هام تک و توک تموم شده بودن و ساعت ۹ و نیم شب رفتم داروخونه شبانه روزی دارم هارو بگیرم . با بیمه شدن 286500T .
فرصت ها مثل ابر ها در حال گذرن ، و من گیر افتاده در ته چاه . من حتی نورِ بیرون چاه رو به زور میبینم ! چطوری قراره زندگیم متحول شه ؟