روزی که گذشت از مطالعه راضی بودم . یه قسمت از s.t رو هم دیدم و برگام ریخت از بس هیجان انگیزه ! یوتیوب گردی هم کردم و پیج سارا همتی و یه پیج روانشناسی رو چک کردم و چند تا از پست هارو دیدم . البته متفرقه هایی که فالو نکرده بودمم یه سر زدم .
روزی که گذشت تصمیم گرفتم نسکافه درمانی رو دوباره شروع کنم ! میدونم یکم عجیبه ، ولی تاثیرش از دارو های روانپزشکی ای که میخورم بیشتره . درضمن هر روز یدونه میخورم و مطمئناً معتاد نمیشم بهش ! هروئین که نیست که نتونم خودمو جمع کنم !
هنوز درمورد نوسانات خلقیم نگرانم و بنظرم بدترین ویژگی من باشه . هرچند دارو ها کمتر کردن این نوسانات رو .
اولویت سختی مشکلات ذهنیم :
OCD
افسردگی
Maladaptive Daydreaming
میسوفونیا
( البته دکتری که میرم معتقده که اختلال شخصیت اسکیزوئید هم دارم ، اما برای من اصلاً سخت نیست و بنظرم اختلال مهمی محسوب نمیشه ) . ( یه مدت هم معتقد بود اختلال شخصیت پارانوئید هم دارم که البته کاملاً درست میگفت ! الان که نگاه میکنم ، تقریباً انگار خوب شده وضعیتم ! نمیدونم الآنم فک میکنه پارانوئید هستم یا نه . )
توی این برهه باید OCD و افسردگی رو به زانو در بیارم . پدرم در اومد از بس مقاومت کردم ، ولی آیا چاره ای جز این هست ؟ من نباید فقد تسلیم نشم ! بلکه باید حالت تهاجمی هم بگیرم .