دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۲ 0:18

نتیجه ریاضی خیلی زود اومد و گند خورد توش . اعصابم خیلی خرده و الان باید یکیو بکشم که حالم بهتر شه. ینی نیاز به تلفات داریم . ولی اگر خانواده بفهمن خیلی اذیت میکنن و منم دهنشون رو سرویس میکنم . در نتیجه ، هممون سرویس میشیم و اونام بخاطر لج باز بودنشون که از من خیلی سمج تر و بچه ترن ، هم به خودشون میرینن و هم به آینده من . بهتره چیزی نگم که خفه خون بگیرن مثل الان .

ریاضیو فقط چهار ساعت در جمعه (قبل ساعت دوازده شب ) و سه ساعت در شب شنبه (بعد از ساعت دوازده شب تا صبح ) خوندم . یعنی ۷ ساعت . توی این هفت ساعت ، اتلاف وقت های فراوان دیده میشد چون روی یه موضوعی از ریاضی خیلی فکر کردم و متاسفانه دو ساعتم صرف اون شد فک کنم . ینی پنج ساعت برای کل ریاضی . خیلی جاها خونده نشدن و ریدم .

نمره رو نمیگم . ولی اگر این ترم بخیر بگذره میگم حتما .

استرس گرفتم بخاطر نتیجه ریاضی . هم استرس دارم و هم این که خیلی بخاطرش عصبیم . نباید کم میخوندم ولی فایده ای نداره ! دیگه گذشته ولی پنج تا درس دیگه هنوز باقی موندن .

۳۱ ام امتحان اندیشه اسلامیه و به خودم و به خدا قول میدم که همه ساعت مطالعه های گفته شده ، انجام میشن تا روز امتحان اندیشه.

معضل اعصاب خوردی هم اضافه شد 😓🤬. ولی میمونم و ادامه میدم و جا نمیزنم و نتیجه هم میگیرم . قول میدم .

Mr.M
About Me
Dim Star
سلام ،
اینجا جاییه که درمورد زندگیِ خصوصیم می‌نویسم و درمورد روزای آرامش بخش و یا تاریکم با خودم و شما حرف میزنم .
Archive
News
Links
Authors
Other

قالب طراحی شده توسط:

پینک تم