سلام دوستای عزیزم . به صورت غیر مستقیم ، هدایت شدم به سمت اجرای مدیتیشن . ولی اجرا نکردم به صورت رسمی. این که چطور هدایت شدم جالبه . حین درس خوندن که چند روز پیش اتفاق افتاد ، بخاطر شب بودن و خسته بودن و دلشکسته بودن ، ناخواسته تکون نمیخوردم . یکم که گذشت و فهمیدم که تکون نمیخورم ، متوجه شدم که حالم بهتر شده و این حال خوب ، ناشی از درس خوندن یا گذر زمان و ... نبود . اینو خیلی راحت فهمیدم چون فقد یک چیز اضافه تر از قبل بود ولی حالم به شکل غیر طبیعی و فاحشی ، بهتر از میانگین چند روز پیش یا چند هفته پیش شد . به حالتی از آرامش رسیدم اون موقع . یعنی احساس وجد و خوشحالی در درونم نداشتم و حالت غم و اندوه ، از تخت سلطنت کشیده شد پایین و غالب شدم به ناراحتی . با این که غالب شدم ، خوشحالیم هم طوری بود ، که توی دلم چیزی حس نمیکردم که داره تکون میخوره . توی دلم ، تاثیر حس خوشحالی رو بر روی ناحیه شکم و قلب و پاها و دست هام حس نمیکردم . معمولا وقتی یه نفر خوشحالیش با وجد درونی همراه میشه ، یه حس بی قراری و ریختن دل و استرس و این حرفا ، باهاش همراه میشه که تمرکز رو از فرد میگیره و نمیذاره روی کاری که داره میکنه ، فکر کنه . در واقع من نمیگم که به وجد نیایم. فقد دارم میگم که حین کار کردن به وجد نیایم!
این تجربه و حرفی که توی گروه ام دی زده شد ، منو به سمت سرچ درمورد مدیتیشن سوق داد . وقتی سرچ کردم و انواع مدیتیشن رو به شکل کلی خوندم ، متوجه شدم که حین درس خوندن ، مشغول مدیتیشن بودم ! به این شکل که :
ناراحت بودنم و غم و گریه ای که درونم میکردم ، ذهنم رو از دنیای واقعی بیرون برد . من واقن غمگین بودم ولی سعی کردم که تکون نخورم ، فقد بخاطر اینکه مشکلاتم بزرگ تر از نگران بودن منن. پیش خودم گفتم : الان اگه حرص بخورم ، مشکلم کجاش حل میشه ؟ وقتی که مشکلم کلن حل نمیشه ، چرا باید اصلن کاری بکنم و اصلن بخوام ذهنم رو درگیر مشکلات و حلشون بکنم ؟ در واقع ، داشتم احساس ته خط رسیدن میکردم و فقد میخواستم پشت کتاب بشینم که شاید معجزه بشه .ولی چه معجزه ای ؟ اون موقع فکر میکردم که خدا حتی اگر بخواد معجزه کنه ، معجزه ای که از اون توی زندگیم میبینم ، در بهترین حالت، نفس کشیدن و زیر تریلی له نشدنه! یعنی فکر میکردم که خدا فقد سعی میکنه که با شکار نشدنم توسط کوسه های اقیانوس آرام ، بهم کمک کنه که به آنچنان تحولی برسم که از همه انسان های روی کره زمین جلو بزنم !! منظورم رو فهمیدید ؟ درواقع بهتون گفتم که اون موقع فکر میکردم خدا هیچ کمکی نمیکنه و بیشترین انتظار رو داره . خب اگه بخواد فقد مارو نکشه ، کمکش قابل ستایشه ؟ باید بهش بگیم که ممنون که منو جر ندادی و ماتحتم هنوز توسط کسی پاره نشده ؟ 🙂 ممنون که تریلی رو از روی بدنم رد نکردی که نتونم پیشرفت کنم ؟ فکر میکردم که کمک خاصی نمیشه . و اگر کمک خاصی نشه ، چرا اصلن کمک بشه ؟ اصلن چرا روی کمک های خدا بخوایم حساب باز کنیم ؟ خدارو التماس کنیم که آخر سر با ناز و کرشمه بخواد فقد بهمون اکسیژن هدیه بده ؟ پس فکر میکردم که لازم نیست خیلی روی خدا حساب باز کنیم و همین که ازش بخوایم که کمک کنه که فلانی رو جایگزین خدا (جایگزین خودش) بکنیم ، لطف بزرگ تری کرده نسبت به این که خودش بخواد کمک کنه ! غیر مستقیم میخواستم که بخواد یکی بجز خودش ، آرامش دهنده من باشه ، فقد چون فکر میکردم که خود خدا به درد من نمیخوره و تمرکز رو باید روی مخلوق و اسباب گذاشت و خدا رو تقریبا ول کرد و فقد بعضی وقتا یه سلام علیکی بهش کرد که افسرده نشیم . 😄 اگه بخوام به واضح ترین شکل ممکن حرفم رو بهتون بزنم ،در واقع به صورت غیر مستقیم و ناخوداگاه و ناخواسته از خدا میخواستم که بهم کمک کنه ولی از طریق افراد دیگه ای که ذهنم رو به سمت مهربونی و آرامش سوق میدن . تا اینجا که مشکلی نداشت ، ولی این خواسته ادامه داشت ، به این شکل که : فقد یه کاری کن که نیام منتت رو بکشم . چون از تو کاری بر نمیاد و این که روی یک واسطه بکوبیم ، بهتر از اینه که از خدا کمک بخوایم که بهترین واسطه رو جلوی راهمون قرار بده به طوری که خودش به بینهایت واسطه ، تسلط داره . میگفتم که : ولم کن و بذار به شیوه خودم برم جلو ، فقد یه کاری کن که کار های خنثی یا کار های درست ، به مرور ، تضادی با خوشبختیم پیش نیارن .
ولی ....
👇👇👇
غیر مستقیم ، مدیتیشن رو در نظرم پر رنگ کرد . من قبلن هم مدیتیشن رو میشناختم ولی فک میکردم که چرت و پرت باشه و به شدت دیر بازده ! یعنی فکر میکردم که جریان هوای اطراف ، تاثیرش توی بلند مدت ، بیشتر از مدیتیشن باشه . ینی یه چیزی مثل گذر زمان باشه که خود به خود همه چی رو از فکرمون دور میکنه و کاربردش در حد گذر زمان باشه .
ولی اینطور نبود .
به هر حال من مدیتیشن رو قبلن هم امتحان کرده بودم ولی نمیدونستم چیه و در نظرم پررنگ نبود و کاری که میکردم ، به عنوان یه رفتار ، مثل هزاران رفتار دیگه ای که توی وجودم بود شناخته میشد و چشمم بیشتر ، رو به مشکلات بود تا اتفاقاتی که در طی مسیر ، باعث خوشحالیم شدن و من ندیدمشون و تمرکزی روی اون کار ها نداشتم .
💎💎💎💎💎💎💎❤️❤️❤️❤️❤️❤️
این چند مدل مدیتیشن رو بیشتر از بقیه ، البته برای شخص خودم ، پسندیدم . هرچند که همشون شبیه همن ولی جزئیات کوچیکی که توشون تفاوت داره ، مدیتیشن رو شخصی سازی میکنه . ینی شیوه انجام یک کاری که بین همه مشترکه ، چند تاش به من بیشتر میخورد که از این قرار هستن :
مدیتیشن ذن
ذن در مكتب بودايي به تفكر لحظه به لحظه و عميق شدن به محيط اطراف تاكيد ميكند. رسالت واقعي ذن، نتيجهاي است كه مقايسه تناقضها حاصل ميشود. مراقبه ذن، براي كنترل و از بين بردن استرس بسيار مناسب است.براي انجام مديتيشن ذن، ميتوانيد از پوزيشن نشسته در يوگا استفاده كنيد. در يك محيط آرام با ستون فقرات صاف، بنشينيد. ميتوانيد در اين موقعيت به حالت نيمه نيلوفر آبي (Hankafuza) بنشينيد. براي نشستن در اين حالت، پاي راست خود را زير ران پاي چپ بگذاريد.
عضلات خود را شل كنيد و در حالت راحتي كامل قرار بگيريد. آرام نفس بكشيد و به ريتم آن توجه كنيد و افكار مزاحم را آرام آرام از ذهنتان دور كنيد. اين مراقبه را براي شروع، دو دقيقه ادامه دهيد. هرچند كه با تكرار آن در نوبتهاي بعدي مديتيشن ذن، ميتوانيد مدت زمان آن را افزايش دهيد.این سنت باستانی بودایی شامل صاف نشستن روی زمین، توجه به نفس و دنبال کردن حرکت هر نفس در داخل ریهها و شکم است.
افراد وارد شدن دم و خارج شدن بازدم در شکم را مشاهده میکنند. هدف این تمرین، تقویت حس حضور و هوشیاری است.
❤️
مراقبه معنوی
هدف این سبک از مدیتیشن، تمرکز حواس به موضوع کائنات، خداوند و ارتباط روحی با آنهاست. میتوانید در زمان انجام این مراقبه از عودهای معطر و رایحه کندر یا گیاه صندل استفاده میکنید.
❤️
این یکی ، بیشترین تطابق رو با من داره و کار راه اندازترینه . هرچند که آسون ترین مدل مدیتیشن انتخابی نیست . 👇
مدیتیشن ذهن آگاه
در این روش، فرد تنها نظارهگر است. در ذهن آگاهی، افکار میآیند و میروند اما به آنها نه بهایی داده میشود و نه مورد قضاوت قرار میگیرند. در این روش از آگاهی و تمرکز برای رسیدن به هدف استفاده میکنیم. در مراقبه ذهن آگاه، در مقابله با افکار و محرکهای بیرونی، باید تمرکز را بر روی مسئله فرعی دیگری بگذارید.
مدیتیشن ذهن آگاه را بدون حضور مربی هم میتوانید انجام دهید.
❤️
مراقبه متعالی
هدف این مراقبه، تقویت تمرکز، حافظه و آرامش است. در مدیتیشن متعالی، باید چند دقیقه کاملا ساکت باشید و بر درون و نفس خود متمرکز شوید.
❤️
این یکی رو باید خیلی بررسی کنم که یه وقت خطری نباشه 😄. ممکنه برام مثل خودکشی عمل کنه . 👇
مراقبه تجسم
برای افزایش آرامش، مراقبه تجسم بهترین راه است. در این تکنیک، از تصور صحنههای آرامش دهنده، حس خوبی به فرد دست خواهد داد. در این تکنیک باید با استفاده از حواس، باور کنید که تصورات شما جاری و واقعی هستند.
❤️
مدیتیشن تمرکزی
این شکل از مراقبه نسبتاً ساده است. در این تمرین، تنفس شما مرکز توجه قرار میگیرد. شما مدام سعی میکنید سرگردانی ذهن خود را رها کنید و به تنفس خود توجه کنید. بهترین تمرین برای آرام کردن افکار پراکنده است.
❤️