بخاطر خوابیدنم مامانم دعوا راه انداخت حدود دو ساعت پیش . حتی نمیذاره یه گوشه ای بمیرم . جالبه که فقد خودش داد و بیداد میکرد و من فقد آروم بلند شدم رفتم روی مبل نشستم . فک میکنه حالم خوبه ، ولی این فکر ، ناشی از عدم شناخت منه .
فک کنم اگه کتابارو دوباره ولو کنم دوباره قاط بزنه ، ولی من عادت دارم به صدای مزخرفش . گوشام وفق پیدا کردن .